مدح و مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه
صبح بیتو رنگ بعد از ظهر يک آدينه دارد بیتو حتی مهربانى حالتى از کـينه دارد بیتو میگويند تعطيل است کار عشقبازی عشق اما کى خـبر از شنبه و آديـنه دارد جغد بر ويرانه میخواند به انکار تو، اما خاک اين ويرانهها بويى از آن گنجينه دارد خواستم از رنجش دوری بگويم يادم آمد عـشق با آزار خـويشاوندى ديريـنه دارد روى آنم نيست تا در آرزو دستى برآرم اى خوش آن دستى که رنگ آبرو از پينه دارد در هواى عاشقان پر میکشد با بيقراری آن کبوتر چاهى زخمي که او در سينه دارد ناگهان قـفـل بزرگ تيرگى را میگـشايد آنکه در دستش کـليد شهر پُر آيـينه دارد |